گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
پرسش‌های اساسی جنگ نقد و بررسی جنگ ایران و عراق
جلد چهارم
پیشگفتار چاپ دوم‌





دشواری‌ها و پیچیدگی‌های برخورد با پیامدهای جنگ پس از اتمام آن و چگونگی تعیین نسبت و رابطه نسل پس از جنگ با دستاوردها و تجربیات حاصل از جنگ، بررسی و مطالعات گسترده و عمیقی را طلب می‌کند، ولی تا اندازه‌ای روشن است که بدون نقد و بررسی نمی‌توان از تجربیات و دستاوردهای جنگ بهره گرفت. در عین حال نقد شالوده شکنانه، تجربیات یک جنگ را با تمامی هزینه‌های آن برای یک ملت، مخدوش خواهد کرد. حال با این پدیده چگونه باید مواجه شد؟
مجموعه‌ی نقد و بررسی جنگ ایران و عراق با توجه به واقعیت‌های جدید و فرآیندهای احتمالی آن و با اهتمام به حفظ و نشر تاریخ دفاع مقدس با رویکرد جدید، بررسی مسائل جنگ را در یک تعامل فعال در برابر تحولات و نیازهای جامعه مورد توجه قرار داده است. هدف از این تلاش، تبیین عقلانیت نهفته در درون جنگ، در حوزه نقد، تصمیم‌گیری و رفتارهای سیاسی - نظامی می‌باشد. این مجموعه پنج جلدی عهده‌دار پاسخ به پرسش‌های اساسی درباره جنگ هشت ساله عراق علیه ایران و نیز بیان چگونگی تصمیم‌گیری در موقعیت‌های حساس و اشاره به نتایج حاصل از آن است. عناوین و مباحث این مجموعه عبارت است از:
جلد اول (پرسش‌های اساسی جنگ): این کتاب به بررسی ماهیت و آثار جنگ، ابعاد و ماهیت گفتمان انتقادی درباره‌ی جنگ، پرسش‌ها درباره‌ی جنگ در دو دوره‌ی جنگ و پس از جنگ و تبیین سه پرسش اساسی درباره‌ی جنگ پرداخته است.
جلد دوم (اجتناب ناپذیری جنگ): در این کتاب به بررسی نظریه‌های مختلف درباره‌ی علل وقوع جنگ‌ها و جنگ ایران و عراق، ریشه‌ها و علل تجاوز عراق به ایران، روابط دو کشور قبل و پس از پیروزی انقلاب و تأثیر پیروزی انقلاب اسلامی بر روابط ایران و عراق، و ایران و امریکا پرداخته شده است. این کتاب در مجموع در پی پاسخ به این پرسش اساسی است که آیا وقوع جنگ اجتناب ناپذیر بود یا اجتناب‌پذیر؟

[ صفحه 12]

جلد سوم (علل تداوم جنگ): در این کتاب تغییر در ماهیت و وضعیت استراتژیک جنگ پس از فتح خرمشهر، تصمیم‌گیری برای ادامه جنگ پس از آزادی خرمشهر و پیامدهای آن، و رخدادهای استراتژیک پس از فتح خرمشهر بررسی شده است.
جلد چهارم (روند پایان جنگ): کتاب حاضر است که در پی بررسی چگونگی پایان جنگ و علت پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل به وسیله ایران، در آن موقعیت زمانی می‌باشد.
جلد پنجم (گزینه‌های راهبردی جنگ): در این کتاب دوران جنگ به سه دوره‌ی حمله عراق به ایران، تداوم جنگ و پایان جنگ تقسیم شده است و از هر دوره گزارشی اجمالی ارائه شده است و ضمن تجزیه و تحلیل هر دوره، گزینه‌هایی که در هر دوره پیش رو بوده و چگونگی انتخاب بهترین گزینه در آن موقعیت تبیین شده است. همچنین درس‌ها و نتایجی که از انتخاب این گزینه‌ها حاصل شده و چگونگی بهره‌گیری از این نتایج مهم در دوران پس از جنگ بیان شده است.
نظر به این که مبنای تدوین این مجموعه رویکردی جدیدی به مسائل جنگ بوده است، لذا اهمیت این موضوع سبب گردید که با شخصیت‌ها و صاحب نظران و مسئولان جریان‌ها و گروه‌های سیاسی مصاحبه‌ی اختصاصی انجام شود. علاوه بر این، کلیه‌ی مطالب و منابع موجود درباره‌ی نقد و بررسی مسائل جنگ و طرح پرسش در این زمینه، از کتاب‌ها و نشریات، به ویژه آنچه در سال‌های 1378 و 1379 منتشر شده است و همچنین از آرشیو گروه‌ها و جریان‌های سیاسی جمع‌آوری شد. به همین دلیل علاوه بر وجه تمایز این کتاب با سایر آثار منتشر شده درباره‌ی جنگ در رویکرد جدید به مسائل جنگ، باید ویژگی این مجموعه را در منابع جمع‌آوری شده و مصاحبه‌های اختصاصی جست‌وجو کرد.
کتاب حاضر در سال 1384 چاپ و منتشر شد که با اتمام نسخه‌های چاپ اول، برای بار دوم چاپ و منتشر می‌شود و در دسترس علاقه‌مندان قرار می‌گیرد.
در اینجا لازم است از سردار سرلشکر غلامعلی رشید، جانشین محترم رئیس ستاد کل نیروهای مسلح و بهاءالدین شیخ الاسلامی به دلیل مطالعه‌ی متن کتاب و درج اصلاحات ضروری و همچنین کلیه کسانی که با کوشش خود امکان انتشار این کتاب را فراهم کردند، تشکر و قدردانی شود.
مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ
1387

[ صفحه 13]


مقدمه‌

مهم‌ترین مسئله مورد تحقیق و بررسی در کتاب حاضر پرسش از «نحوه پایان جنگ» است. تأمل در انتخاب روشن مناسب برای توصیف و تبیین این موضوع سبب شد تحولات جنگ بعد از فتح خرمشهر (خرداد 1361) تا برقراری آتش‌بس (مرداد 1367) در چارچوب استراتژی ایران و عراق بررسی شود. به همین منظور مفهوم استراتژی به عنوان چارچوب نظری انتخاب شد و این کتاب نیز با همین پشتوانه و روش تدوین و تألیف شده است که برای آشنایی بیشتر خوانندگان با مفاهیم اصلی و ساختار بحث اجمالا به آن اشاره می‌شود.
کتاب در چهار فصل تنظیم شده است. در فصل اول (روش و چارچوب نظری) پرسش‌ها و موضوعات مورد نظر به عنوان بیان مسئله تجزیه و تحلیل شده و سپس دو دیدگاه آقای هاشمی و آقای رضایی، فرمانده‌ی پیشین سپاه، درباره‌ی سیر تحولات جنگ پس از فتح خرمشهر بررسی شده است.
در این فصل با اشاره به تئوری‌های موجود درباره پایان جنگ، مفهوم استراتژی به عنوان چارچوب نظری برای تجزیه و تحلیل تصمیمات و رفتارهای ایران و عراق و آنچه سرانجام به پایان جنگ منجر شد، تبیین شده است. در پایان این بحث نیز مفهوم استراتژی از نظر نگارنده بیان شده است.
روش تحقیق به معنای ابزار، روش‌ها و امکانات گردآوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل مطالب، در ادامه فصل اول تشریح شده است.
برای توضیح تحولات و فصل بندی کتاب از سه مفهوم «ناکامی در اتمام جنگ»، «برقراری موازنه» و «پایان جنگ» استفاده شده است. بر این اساس

[ صفحه 14]

سیر تحولات هر دوره در چارچوب استراتژی ایران و استراتژی عراق بیان شده است. نکته مهم آنکه به لحاظ زمانی در برخی مواقع دوره‌ها با هم تداخل دارند و تفکیک آن امکان‌پذیر نیست.
فصل دوم (ناکامی در خاتمه جنگ) در واقع بیانگر اراده و تلاش ایران پس از فتح خرمشهر برای پایان دادن به جنگ است - که با کوشش برای تصرف منطقه‌ایی با اهمیت نمود می‌یابد - هر چند به نتیجه نرسید. در این دوره پیروزی ایران بر عراق با نگرانی پیگیری می‌شد. این موضوع نشان دهنده‌ی منطق حاکم بر تفکر و رفتار عراق و حامیانش بود. به همین دلیل به خواسته‌ها و اهداف ایران در پایان دادن به جنگ توجهی نشد، بلکه با استفاده از ابزارهای مختلف سعی شد تا پیروزی ایران مهار شود. ایران می‌توانست با پیروزی در عملیات رمضان موضع برتر خود را پس از فتح خرمشهر حفظ و بر اساس آن درصدد تحقق خواسته‌های خود برآید. اما این مهم حاصل نشد و همین خیال عراق و حامیانش را آسوده کرد و روند فرسایشی در جنگ آغاز شد.
استراتژی عراق در این دوره که به لحاظ زمانی تا عملیات خیبر در سال 1362 بود و حتی تا سال 1363 نیز ادامه یافت شامل چند اقدام اساسی بود: دفاع مطلق در زمین و جلوگیری از تصرف آن به دست قوای نظامی ایران، به همراه گسترش روابط خارجی به ویژه برقراری ارتباط با امریکا. علاوه بر این عراق بلافاصله پس از عملیات رمضان به جزیره خارک حمله کرد تا هزینه ادامه جنگ رادر مقایسه با امتیازات آن برای ایران افزایش دهد.
ایران برای جبران ناکامی در عملیات رمضان، پس از دو عملیات محدود (محرم و مسلم بن عقیل)، عملیات والفجر را با هدف تعیین سرنوشت جنگ طراحی کرد که به نتیجه نرسید و نام «والفجر مقدماتی» بر آن گذاشت؛ هر چند اجرای عملیات والفجر 1 نیز بعد از آن برای تعیین سرنوشت جنگ نتیجه‌ای دربرنداشت.
ایران که قبلا نسبت به حملات عراق به شهرها تا اندازه‌ای سکوت می‌کرد و از واکنش مردم عراق نگران بود، پس از گسترش حملات عراق به شهرها،

[ صفحه 15]

سیاست مقابله به مثل را انتخاب کرد، همچنین تحولات جدید در عرصه‌ی سیاسی و نظامی سبب شد تا تدریجا نگرش ایران به اقداماتی که برای پایان دادن به جنگ صورت می‌گرفت تغییر کند.
در فصل سوم (برقراری موازنه) ابعاد سیاست‌های امریکا برای مدیریت جنگ و جلوگیری از پیروزی ایران تشریح شده است. تنها یک هفته پس از آغاز جنگ هنری کیسینجر، نظریه‌پرداز و وزیر خارجه اسبق امریکا، نظریه جلوگیری از پیروزی هر یک از طرفین در جنگ را، عنوان کرد ولی با گسترش ابعاد جنگ و مشاهده‌ی توان و اراده ایران برای ادامه جنگ، سیاست‌های امریکا حمایت از عراق و جلوگیری از پیروزی ایران بود.
پس از فتح خرمشهر در سال 1361 و انفجار مقر نیروهای امریکا و فرانسه در بیروت در سال 1362 و اجرای عملیات خیبر در همین سال و در نتیجه تشدید نگرانی امریکایی‌ها از نتایج احتمالی جنگ، سیاست‌های حمایت‌آمیز امریکا از عراق شکل جدی‌تری به خود گرفت و تا اواخر سال 1365 و حتی بهار سال 1366 به طول انجامید. در این دوره امریکا با حمایت راهبردی از عراق، کمک‌های وسیعی در زمینه‌های اطلاعاتی و مالی و تسلیحاتی با یاری کشورهای مختلف به سمت عراق هدایت کرد. در حالی که سیاست امریکا در برابر ایران فشار - دیپلماسی بود. یعنی تنبیه و مجازات با اعطای برخی امتیازات که گشایش کانال دیپلماتیک و شکل‌گیری ماجرای مک فارلین بخشی از آن بود.
در این دوره استراتژی عراق حمله به نفتکش‌ها بود که به طوری جدی پس از عملیات خیبر آغاز شد و در سال 1363 با دریافت هواپیماهای میراژ و موشک‌های اگزوست از فرانسه به اوج رسید. تلاش جدید عراق در این دوره به عنوان «جنگ نفتکش‌ها» مشهور شد. علاوه بر این، عراق برای نخستین بار از تسلیحات شیمیایی به طور گسترده در عملیات خیبر استفاده کرد. هدف عراق در این مرحله از جنگ نفتکش‌ها، اقتصاد ایران بود و با جنگ شیمیایی در نظر داشت قدرت تهاجمی ایران را که بر نیروی انسانی متکی بود مختل

[ صفحه 16]

کند. پیش از این نیز عراق با جنگ شهرها بر آن بود تا مردم مناطق غیرنظامی را هدف گیرد.
استراتژی ایران در این دوره تغییر در سیاست خارجی با گسترش ارتباطات بین‌المللی بود. علاوه بر این، در استراتژی عملیاتی ایران تغییراتی روی داد و منطقه فاو در همین مرحله با اجرای عملیات والفجر 8 تصرف شد.
چنین تصور می‌شد که تغییرات جدید در عرصه‌ی سیاست خارجی و کسب پیروزی در چنین منطقه‌ی مهم فاو موازنه جنگ را به سود ایران تغییر خواهد داد ولی این مهم حاصل نشد بلکه دامنه فشارها به ایران افزایش یافت و ماجرای مک فارلین نیز افشاء شد.
در این دوره ایران ضمن تلاش برای تثبیت برتری حاصل از نبرد فاو با اجرای عملیات کربلای 4 و سپس کربلای 5، استراتژی مقابله به مثل در جنگ نفتکش‌ها را برگزید و دامنه درگیری در منطقه خلیج‌فارس گسترش یافت. در عین حال برای پایان دادن به جنگ هیچ‌گونه تحولی ایجاد نشد و این مرحله از جنگ نیز به اتمام رسید. در واقع تعادل قوا مانع از پیروزی ایران شد.
فصل چهارم (پایان جنگ) بیانگر ظهور عوامل و زمینه‌های پایان جنگ است. این دوره با پیروزی در عملیات کربلای 5 در دی‌ماه 1365 آغاز شد و با گسترش درگیری در خلیج‌فارس از همین زمان ادامه یافت و سرانجام در مرداد 1367 با برقراری آتش‌بس به پایان رسید. در این مرحله با تشدید فشار بین‌المللی به ایران از راه تصویب قطعنامه 598 در تیرماه 1366 و افزایش فشار نظامی به ایران با گشایش جبهه جدید در خلیج‌فارس و درگیری ایران و امریکا، شمارش معکوس برای پایان جنگ آغاز شده بود.
استراتژی ایران در برابر وضعیت جدید، صلح از طریق سازمان ملل بود. به همین دلیل قطعنامه 598 نه تأیید و نه رد شد بلکه ایران با دبیر کل برای جابه‌جایی در بندهای قطعنامه 598 و اجرایی‌شدن آن مذاکرات را آغاز کرد.
نگرانی از حضور امریکا در خلیج فارس موجب مقابله ایران با امریکا و درگیری محدود میان دو کشور شد. همچنین بن‌بست جنگ در جنوب سبب

[ صفحه 17]

شد تا ایران منطقه شمال غرب را با هدف اتصال به منطقه استقرار معارضان کرد عراقی و گشایش جبهه جدید در این منطقه انتخاب کند. در نیمه دوم سال 1366 بخش مهمی از توان نظامی ایران در این منطقه به کار رفت و عملیات والفجر 10 در منطقه حلبچه آخرین تلاش نظامی ایران بود که به منزله اجرای عملیات بزرگ در اسفند سال 1366 تلقی شد.
اهداف عراق در این دوره گسترش درگیری در خلیج‌فارس برای بین‌المللی کردن جنگ و در نهایت پایان دادن به آن بود. لذا حضور امریکا در خلیج فارس و درگیری ایران و امریکا و همچنین تصویب قطعنامه 598 از نظر عراق به منزله فراهم شدن زمینه‌های پایان جنگ بود.
در دوره‌ی پایانی جنگ، عراق به دلیل برخورداری از تجهیزات انبوه و پیشرفته، افزایش قدرت و توان رزمی، از نظر نظامی بر ایران برتری داشت. به همین دلیل در حملات موشکی به تهران، با مشاوره روس‌ها، استراتژی خود را با هدف تعیین سرنوشت جنگ در زمین، از دفاع به حمله تغییر داد. فاو نقطه آغاز تلاش عراق برای باز پس گیری مناطق تصرف شده بود. این مهم در فروردین 1367 تحقق یافت و توازن نظامی و تعادل روحی - روانی به نفع عراق تغییر کرد.
ادامه‌ی این وضعیت و نگرانی ایران از تداوم حملات عراق به خاک ایران سبب شد تا با اعلام رسمی پذیرش قطعنامه 598 از جانب جمهوری اسلامی ایران و عقب‌نشینی از همه‌ی مناطق تصرف شده، اوضاع سیاسی - نظامی به سود ایران تغییر کند.
عراق بر پایه ارزیابی از وضعیت جدید حملات خود را در منطقه جنوب آغاز کرد و منافقین نیز با حمایت ارتش عراق حمله به کرمانشاه را آغاز کردند. واکنش نظامی ایران در جبهه‌های جنگ و فشار بین‌المللی سبب گردید سرانجام عراق با برقراری آتش‌بس موافقت کند و به این ترتیب جنگ ایران و عراق به پایان رسید.